سبک زندگی؛ اصلا مساله چیست؟ (2)
- شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ
بسم الله
سبک زندگی محصول یک زاویه دید خاص به جامعه و انسان است و از این جهت پاسخی برای برخی مشکلات است نه همه آنها. واقعیت گر چه یک موجود یک پارچه است اما میتوان از زوایای مختلفی به آن نگاه کرد و پاسخهای مختلفی هم ارائه کرد.
مثلا فرض کنید مادری با کمرویی فرزندش مواجه است. به این واقعیت میتوان نگاههای مختلفی کرد مثلا از زاویه روانشناختی که عوامل کمرویی در کودکان و نوجوانان چیست؟ یا از زاویه جامعهشناختی که اصلا در جامعه ما به نوع خاص هنجارهای حاکم بر آن بروز تمایلات درونی برای نوجوان دشوار است و لذا کنار میکشد؟ یا از زاویه نگاه تغذیه که چه نظام تغذیهای حالات درونگرا را تشدید میکند؟ یا از زاویه تربیتی که چه نوع مواجههای از سوی پدر و مادر موجب کمرویی میشود. تازه این نگاهها متمرکز بر علت به وجود آمدن کمرویی است و نه درمان آن. میتوان اینگونه سوال کرد که از نگاه تربیتی برای درمان کمرویی کودک چه مواجهه تربیتی پیشنهاد میشود؟ یا نظام آموزشی ما چگونه باید تغییر کند که بروز چنین آسیبی به حداقل برسد؟
این مثال طولانی از این جهت بود که نشان بدهم که در نظر نگرفتن زوایای دید در یک مساله چه آشفتگی را رقم میزند. هر مساله پاسخی مختص خودش دارد و روشن است تا مساله روشن نشود پاسخ روشن نمیشود
لذا نکته اول در باب سبک زندگی پاسخ به این سوال است که مساله چیست؟ چه نیازی ما را به بحث از سبک زندگی کشانده است. فهم این نیاز به کمی واکاوی دارد.
بسیاری از جستجوها در باب سبک زندگی به این دلیل ناکام ماندهاند. اینکه در ادبیات نبوی «حسن السوال» یعنی رسیدگی نیکو به سوال «نصف الجواب» خوانده شده همین است.
- ۹۴/۰۴/۱۳