سطور

و أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا

سطور

و أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا

خداوند از آسمان بارانی نازل کرد که در هر دره و رودی به اندازه ظرفیتش جریان یافت. (سوره رعد آیه 17)

آنچه هستم هر چند ناچیز
و آنچه دارم هرچند بی‌مقدار
همه را مدیون تو هستم.
دوست دارم اگر آبراهی باریک و کم رمق هم باشم، تو در آن جریان داشته باشی!
کاش روح این کلمات سرد و طنین این سطور صامت نام و راه تو باشد
«خمینی»

سبک زندگی؛ اصلا مساله چیست؟

نکته‌ای باید پیش از بررسی تعریف «سبک زندگی اسلامی» مورد توجه قرار گیرد بررسی مساله است. در هر پویش علمی قبل از طرح پاسخ‌, لازم است اصل سوال مورد بررسی و کاوش قرار گیرد و زوایای آن به خوبی برای مخاطب تبیین شود. چرا که بدون برخورداری از تصویری روشن و درکی واضح و صحیح از مساله, یافتن پاسخ روشن و درخور,‌ دشوار و حتی گاه ناممکن خواهد بود. 

بی‌تردید اولین مرحله شروع یک تامل یا پژوهش واقعی احساس وجود یک مشکل است؛ به این معنی که فرد در کار خویش با مانع یا مشکل یا ابهامی روبرو گردیده است که در حل آن تردید دارد و نمی تواند در مقابل آن ساکت بماند. این مرحله رکن اصلى هر حرکت فکری یا پژوهش است اما برای شروع پژوهش به تنهایی کافی نیست.  

مشکل یا ابهام مساله‌ای سطحی, کلی, ذهنی, مرکب و لذا مبهم است که برای همه قابل رویت است اما فاقد روش بررسی است و به همین دلیل غیر قابل حل است.

اگر در گام بعدی مشکل یا ابهام به مساله یا پرسشی تبدیل نشود, امکان تحقیق درباره آن میسر نمی‌گردد. 

به طور مثال معمول مردم مشکلات اجتماعی را می‌بینند یا در مورد مسائل جسمی درد را که علامت یک مشکل در بدن است احساس می‌کنند اما نخستین توقع از یک پژوهشگر مسائل اجتماعی یا یک پزشک تبدیل این مشکل به یک مساله است. در این فرآیند, ابهام کلی,‌ مرکب و فاقد روش بررسی به مساله‌ای جزئی, بسیط و به همین دلیل روشن و دارای روش بررسی تبدیل می‌شود که قابل حل است. 

مثلا عموم مردم در جامعه با مشکل «عدم تمکین به قانون یا قانون‌گریزی» در انواع مختلف آن مانند پارک اتومبیل مقابل در خانه دیگران, عبور از چراغ قرمز , گرانفروشی یا کم‌فروشی, رشوه‌خواری و .... مواجه هستند. اما این مشکل برای آنکه برای یک پژوهشگر مسائل اجتماعی قابل بررسی باشد باید به یک مساله بدل شود. 

از آنجا غالب مسائل اجتماعی چند بعدی هستند اولین گام روشن کردن این موضوع است که قانون‌گریزی از چه زاویه‌ای مورد بررسی خواهد بود. این مساله را می‌توان از زاویه علل آن مانند سابقه تاریخی یا فقدان نظارت مردمی, از زاویه ابعاد آن مانند بعد روان‌شناختی یا بعد دینی, از زاویه مصادیق آن مانند عبور از چراغ قرمز یا کم فروشی یا از زاویه آثار آن مانند اختلال در نظم اجتماعی یا آثار قانون‌گریزی در زندگی شخصی قانون‌گریزان بررسی کرد. 

پس از آنکه روشن شد ابهام یا مشکل از کدامین زاویه مورد بررسی است باید به این نکته پرداخت که پژوهشگر کدام زاویه یا زوایای نگاه را برگزیده است و این مساله متعلق به کدام تبار دانشی است. روشن است که هر یک از این مسائل به حوزه دانشی خاصی تعلق دارند که هر یک روش بررسی خود را دارند. حتی مسائلی که در اصطلاح امروز بین‌رشته‌ای خوانده‌ می‌شوند نیز در هر رشته مرتبط با‌ آن, از روش خاص همان رشته پیروی می‌کنند.

روایت زیبای نبوی «حسن السوال نصف العلم » به خوبی جایگاه پرداختن به زوایای مختلف مساله را در یک پژوهش علمی بیان کرده و آن را نیمی از مسیر دستیابی به علم دانسته است. 

تفصیل این مقدمه از آن جهت ضروری به نظر رسید که در پژوهش‌های فعلی ناظر به سبک زندگی اسلامی گاه با آشفتگی بسیاری مواجهیم که ناشی از بی‌توجهی به تبدیل مشکل به مساله است. 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی