معنای «زندگی» در ترکیب سبک زندگی؛ (1)
- چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۴ ب.ظ
تاملی برای درک معنای «زندگی» در ترکیب سبک زندگی؛ (1)
تاثیر و تاثر رفتارها
شناسایی بسیاری از واقعیات به خصوص در مواردی که - با موجودات مادی مواجه نیستیم - از طریق شناخت آثار آنها ممکن شده است. زمانی که آثاری به چشم میآیند یا رصد میشود که نمیتوان آنها را به واقعیات موجود یا شناخته شده نسبت داد, زمینه برای کشف و تحلیل واقعیتی که منشا این آثار است فراهم میشود.
فلسفه اسلامی به خصوص در نگاه صدرایی از جمله وظایف خود تشخیص موجودات و تمییز آنها از امور معدوم میداند . به طور مثال فلسفه اسلامی مسائلی مانند اتفاق در زندگی یا بخت و اقبال را معدوم میشمارد و در مقابل به شناسایی انواعی از موجودات دست میزند که تا قبل از این شناخته شده نبودهاند. به طور مثال ابن سینا آثار و فعالیتهای از انسان را مشاهده میکند که از بدن یا جسم ناشی نمیشدهاند و همین امر زمینه شناخت حقیقتی ورای بدن و تحلیل مساله نفس انسانی را فراهم ساخته است.
هر چند کاوشهایی این چنین از سنخ دغدغه فیلسوفانه است اما برای درک نمونههای آن نیازی به فیلسوف بودن نیست. به طور مثال همه در زندگی خود گاهی تصمیم بر انجام کاری گرفتهایم اما موفق به انجام آن نشدهایم یا آنکه ضرورت مساله را درک کردهایم و حتی از نبود آن رنج بردهایم و برای انجام آن تلاش کردهایم اما موفق نشدهایم. بسیار مایل بودهایم برنامه قرائت روزانه قرآن را در برنامه خود بگنجانیم یا حداقل در روز زمانی را به مطالعه اختصاص دهیم. تصمیم گرفتهایم هر از چند گاهی با نزدیکان خود تماس بگیریم و احوال آنان را جویا شویم اما پس از مدتی ناگاه متوجه میشویم که این مساله را از یاد بردهایم.
گاهی حتی آن قدر ضرورت کاری را پذیرفتهایم که حاضریم برای اجرای آن قول بدهیم اما در عمل کاری صورت نمیگیرد و تنها احساسی تلخ باقی میماند. دوستانی قدیمی که پس از سالها دور هم جمع میشوند و شیرینی این دیدار آنان را به فکر تشکیل دوباره این جمع میاندازد و هر یک در جلسه قبول میکند که برای تشکیل دوباره این جمع کاری کند اما تنها همان احساس تلخ باقی میماند. از این دست قول و قرارها در زندگی ما شاید بسیار باشد. اما چرا؟
گاهی این مساله را ناشی از نبود مدیریت زمان و برنامهریزی ارزیابی میکنیم و شروع به برنامه ریزی میکنیم اما باز پس از مدتی میبینیم از ریل برنامه خود خارج شدهایم. دوباره برنامهریزی میکنیم و باز همان اتفاق قبلی تکرار میشود. گاه زمانی که به ارزیابی این شکستها مینشینیم و با خود خلوت میکنیم میبینیم خروج از ریل برنامه نتیجه عواملی خارج از دایره اختیار ما بوده است. درخواست کمک دوستی, آمدن مهمانی, ضرورت پاسخ دادن به سوالی, ورود در حلقه بحثی که برایمان مهم است, خرید خارج از برنامه برای منزل, زمین خوردن فرزندمان, تمام نشدن کاری در موعد مقرر, تماس تلفنی مهم, خراب شدن اتومبیل, بالا رفتن حجم کار در منزل یا محل کار و ...... برخی از عوامل هستند. به راستی چه عاملی باعث شده است که علیرغم اراده و تلاش, نتوانیم به آنچه میخواهیم برسیم؟ گاهی برخی آموزههای دینی مانند تعارض تقدیر الهی با تدبیر بندگان را مستمسک قرار داده و این مساله امری طبیعی و ناشی از تربیت الهی میدانیم. به بیان مولوی
تدبیر کند بنده و تقدیر نداند تدبیر به تقدیر خداوند نماند
بنده چو بیندیشد پیداست چه بیند حیله بکند لیک خدایی نتواند
بدون شک برخی از موارد این چنین است اما تعمیم آن به تمامی زندگی خود مخالف توصیههای دینی به تدبیر است اگر قرار بود هر تدبیر انسان با تقدیر الهی نقض شود دیگر توصیه به تدبیر معنایی نداشت. حتی خود ائمه علیهمالسلام در زندگی خود از تدبیرهای مختلف بهره میگرفتند.
به سوال باز میگردیم مشکل از کجاست؟ اگر مشکل از زاویه اراده, نبود برنامهریزی و تدبیر یا عدم توجه به مدیریت زمان نیست کدام مساله موجب بروز این ناکامیها میشود. با کمی دقت در مساله گویی منشا آن را باید در «مسالهای دیگر» جست که موجب آثاری این چنین میشود.
در این مجال میتوان از شواهد دیگر نیز سخن گفت که از زاویه هر یک میتوان ابعاد جدیدی از مساله را شناخت.
از جمله این شواهد تغییراتی ناخواستهای است که در اثر برخی تحولات مانند تغییر مکان زندگی, تغییر نوع مسکن مثلا از خانه پدری به خوابگاه یا منزل شخصی یا تغییر منزل آپارتمانی به ویلایی یا بالعکس یا حتی تغییر متراژ منزل, ازدواج, تولد فرزند, تغییر شغل و .... پدید میآید. به طور مثال با پایان دوران تحصیل رفاقتهایی علیرغم صمیمیتهای فراوان و حتی حسرتهای بعدی گسسته میشود یا گاه با تغییر محل زندگی, سبد کالای مصرفی خانوار تغییر مییابد مثلا شیر و لبنیات به آن اضافه میشود, خرید میوه و سبزیجات بیشتر شده است ولی دیگر خبری از نان تازه در سفره خانواده نیست با آنکه ذائقه و امکانات مالی خانواده تغییری نکرده است.
این تغییرات به تدریج خود را نشان میدهند در حالی که برخی از آنها نه تنها مطلوب خانواده یا فرد نیستند بلکه گاه جزء نقاط منفی به شمار میروند.
این مساله را میتوان در رابطه فرد با انواع فناوریها و محصولات تکنولوژیک نیز ملاحظه کرد. ورود تلفن همراه به زندگی هر فرد مساوی ایجاد برخی روابط جدید و کاهش یا حذف برخی روابط دیگر است. میان استفاده از اینترنت و کاهش مطالعه در میان جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
شهید دکتر پاک نژاد در کتاب ازدواج مکتب انسانسازی گزارشی از بالا رفتن آمار طلاق در یکی از شهر لبنان پس از توسعه شبکه آبرسانی ارائه میکند. تحقیقات نشان داد که پیش از این اتفاق زنان باید از لوله اصلی آب در معابر و میادین اصیل بود آب منازل را تامین میکردند. گفتگوهای کوتاهی که در همین حین صورت میگرفت خود عامل تخلیه بخشی از مسائل و فشارهای روانی زنان خانهدار را بود اما با لولهکشی آب این فرصت از میان رفت و در نتیجه آمار طلاق بالا رفت.
سخن اینجاست که آنچه این تغییرات را رقم میزند زندگی است که مانند هالهای فرد را در بر گرفته است.
در نگاه مربیان اخلاق نیز میتوان رگههایی از این دریافت پیدا کرد که گاه برای حل مشکلات اخلاقی و روحی فهرست یا آرایش فعالیتها در زندگی فرد را تغییر میدهند و به آن توصیه میکنند. برخی از این توصیهها ناظر به اصل یا نحوه انجام فعالیتهایی است که عرصه را بر دسته دیگر از فعالیتها تنگ میکنند یا زمینه را برای انجام آن مساعد میسازند.
آیت الله بهجت تغییر وقت خواب را به عنوان عاملی برای توفیق در نماز شب میدانند: «در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواستهاند، سختترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بی خوابی، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی»
آیت الله العظمی قاضی برای ایجاد نشاط در نماز شب به شاگردان خود توصیه میکردند که قبل از نماز شب مقداری چای یا انگور بخورند.
گاهی توصیههای اخلاقی به سمت ایجاد یک آرایش جدید برای فعالیتها حرکت میکند تا در خلال این آرایش جدید زمینه را برای انجام برخی فعالیتها فراهم سازد.
به طور مثال حضرت امام «قدسسره» به طلاب متاهل توصیه میکردند مطالعات خود را از ساعات انتهایی شب به سحر منتقل کنند. با این توصیه هم از مطالعه طلبه محافظت میشد و هم او امکان تهجد و استفاده از سحر را مییافت و مهمتر از همه آنکه ساعات شب در جمع خانواده سپری میشد.
مسائل و شواهدی از این دست از وجود واقعیتی حکایت میکند که ورای اراده فردی یا توفیقات معنوی فضای برای انجام یا ترک برخی فعالیتها فراهم میکند. این واقعیت را همانگونه که اشاره کردیم زندگی نام گذاشتهایم.
- ۹۴/۰۴/۱۷